از چه سنی می توان دو گوساله را در یک باکس مشترک پرورش داد : تاثیر سن های مختلف دوتائی کردن بر سلامت، رفتار و عملکرد گوساله ها
چکیده
دو تایی کردن گوساله ها در جایگاه، یک گزینه جایگزین برای جایگاه انفرادی یا تجمعی است، هرچند که تأثیر سنهای مختلف دوتائی کردن بر رفاه گوسالهها به خوبی درک نشده است.
در این مطالعه، ما تأثیر سن دوتائی کردن بر عملکرد، سلامت و رفتار گوسالههای شیری را بررسی کردیم. در مجموع ۱۴۰ گوساله ماده هولشتاین ]جفت(n=70)[ مورد استفاده قرار گرفتند، که در سه سن دوتایی شدند: زود (7–6 روزه؛ ۴۸ گوساله)، متوسط (30–29 روزه؛ ۴۸ گوساله) و دیرهنگام (50–49 روزه؛ ۴۴ گوساله).
گوسالهها قبل از دوتائی شدن بهطور انفرادی نگهداری میشدند و در 2 ± 78 روزگی از شیر گرفته شدند. وزن در زمان تولد، ۳۰، ۵۰، ۶۰ روزگی و زمان از شیر گیری ثبت شد. از7–6 روزگی تا زمان از شیر گرفتن، و 5 بار در هفته، رفتار گوسالهها پس از شیرخوردن ارزیابی و ثبت شد. ارزیابیهای سلامتی ۳ بار در هفته با استفاده از امتیاز بالینی ویسکانسین برای تشخیص اسهال و بیماری تنفسی گاوی (BRD) و توسط یک دامپزشک انجام شد، وهمچنین در سن 55 روزگی سونوگرافی ریه انجام گرفت.
نتایج نشان میدهد که هیچ ارتباطی بین زمان دوتائی کردن و شیوع اسهال یا بیماری تنفسی گاوی (BRD) وجود ندارد، هرچند که از لحاظ آماری تعداد گوساله ها محدود کننده بود، گوساله های دوتائی شده در سن پایین تر، رفتارهای جستجوگری و بازی بیشتری نشان دادند و زمان کمتری بدون حرکت بودند و نسبت به گوساله هائی که در سن بالاتر دوتائی شده بودند، رفتارهای دهانی غیر تغذیه ای کمتر داشتند.
هیچ تفاوتی در مکیدن گوساله ها با سنهای مختلف در زمان دوتائی شدن، مشاهده نگردید. گوسالههای دوتائی شده در سن پایین تر، در ۱۵ روز اول مصرف خوراک بیشتری داشتند و افزایش وزن روزانه (ADG) بیشتری را تا ۵۰ روزگی تجربه کردند. هرچند که در کل ADG در بین سنهای مختلف دوتائی کردن، تفاوتی نداشت، وزن در زمان از شیرگیری در گوسالههای دوتاشده در سن پایین تر، نسبت به گوسالههای دوتا شده در سن بالاتر، یکنواختتر بود.
در نتیجه، دوتائی کردن زودهنگام، بدون اثر منفی بر روی سلامتی و یا ایجاد رفتارهای نا مطلوب، منجر به رشد بهتر گوساله، اصلاح زود هنگام رفتارهای نامطلوب غیر تغذیه ای و بهبود رفتارهای وابسته به وضعیت روانی گوساله، خواهد شد.
کلیدواژهها: جستجوگری، مکیدن، بیماری، نوغذا ترسی
مقدمه
گوساله های شیری معمولاً در عرض ۲۴ ساعت پس از تولد از مادرانشان جدا میشوند و تا زمان شیرگیری بهطور انفرادی نگهداری میشوند(مارس ۲۰۱۰؛ USDA، ۲۰۱۶؛ آزدودو، ۲۰۲۳).
دلیلهای اصلی برای این کار، کاهش انتقال بیماری (بارینگتون و همکاران، ۲۰۰۲؛ مکگویرک، ۲۰۰۸؛ گولیکسن و همکاران، ۲۰۰۹)، جلوگیری از لیسیدن یکدیگر (پمپک و همکاران، ۲۰۱۳؛ کوستا و همکاران، ۲۰۱۶)، بهبود عملکرد (پمپک و همکاران، ۲۰۱۳؛ کوستا و همکاران، ۲۰۱۶)، رقابت کمتر برای شیر (کوستا و همکاران، ۲۰۱۶) و مراقبت انفرادی (ولز و همکاران، ۱۹۹۶) می باشند.
با این وجود چندین مطالعه نشان دادهاند که پرورش گوساله های شیرخوار به صورت دوتائی در یک باکس، تأثیرات مثبتی دارد. دوتائی کردن موجب میشود که مصرف علوفه را زودتر شروع کرده و مقدار بیشتری علوفه مصرف کنند (دی پائولا ویرا و همکاران، ۲۰۱۰).
همچنین افزایش وزن روزانه (ADG) را بهبود میبخشد (کوستا و همکاران، ۲۰۱۵؛ کناور و همکاران، ۲۰۲۱)، ترس از غذای جدید و ناآشنا (نوغذا ترسی) را کاهش میدهد (کوستا و همکاران، ۲۰۱۴؛ وایلین و همکاران، ۲۰۱۸) و عملکرد سیستم شناختی را تقویت میکند (گایارد و همکاران، ۲۰۱۴؛ مخر و همکاران، ۲۰۱۵؛ بروچک و همکاران، ۲۰۲۱).
این کار همچنین باعث کاهش استرس در زمان شیرگیری میشود (دی پائولا ویرا و همکاران، ۲۰۱۰؛ بولت و همکاران، ۲۰۱۷؛ کناور و همکاران، ۲۰۲۱)، وضعیت روحی -روانی را بهبود میبخشد (دووه و همکاران، ۲۰۱۲؛ بوچکاوا و همکاران، ۲۰۱۹) و امکان ایجاد ارتباطات قوی بین گوساله ها را فراهم میکند (دووه و جنسن، ۲۰۱۱).
علاوه بر این، مطالعات نشان میدهند که ممکن است تفاوتی در وقوع بیماری بین گوساله هائی که بهصورت دوتائی نگهداری میشوند و آنهایی که بهطور انفرادی نگهداری میشوند، وجود نداشته باشد (پمپک و همکاران، ۲۰۱۶؛ ماهندران و همکاران، ۲۰۲۱؛ مکفارلند و همکاران، ۲۰۲۴)، با وجود اثرات قابل توجه دو تائی کردن، با توجه به تفاوت در سن انتقال به جایگاه تجمعی در بین مزارع و اثر احتمالی آن بر شکل گیری رفتار و نوع واکنش گوساله به گروهبندی اجتماعی، مطالعات نشان داده است که کاهش سن دوتائی کردن در این شرایط می تواند مزایایی داشته باشد.(لندر و همکاران، ۲۰۲۱).
گوسالههایی که ۳ هفته پس از تولد دوتائی شدند، در مقایسه با گوسالههایی که بعد از این سن دوتائی شدهاند، مصرف ماده خشک بیشتری دارند، وزنشان با سرعت بیشتری افزایش مییابد (کستا و همکاران، ۲۰۱۵)، در زمان از شیر گرفتن، سر و صدای کمتری تولید میکنند (بولت و همکاران، ۲۰۱۷) علاوه بر این، در مقایسه با گوسالههایی که بعد از ۳ هفته، جایگاه تجمعی را تجربه کردهاند، هیچ تفاوتی در امتیاز سلامتی (بولت و همکاران، ۲۰۱۷؛ ماهندران و همکاران، ۲۰۲۱ا)، و لیسیدن متقابل یکدیگر مشاهده نشد. (دوو و ینسن، ۲۰۱۲).
بنابراین، به طور کلی دوتائی کردن و به ویژه انجام زود هنگام آن، در روند تکامل گوسالهها قابل توجه است. در حالیکه مطالعات متعددی اثرات زندگی اجتماعی بر رفاه گوسالههای شیری را ارزیابی کردهاند، زمان بهینه برای پیادهسازی آن هنوز بهخوبی بررسی نشده است (مندی و همکاران، ۲۰۱۶).
این موضوع بسیار اهمیت دارد چرا که سلامتی یکی از موارد اصلی نگرانی برای تولیدکنندگان است (ماهندران و همکاران، ۲۰۲۲)، اما همانطور که در یک متاآنالیز توسط دوندی و همکاران (۲۰۲۴) به آن اشاره شده، اثرات زندگی اجتماعی بر پارامترهای سلامتی هنوز کم و نامشخص است. هیچ توافقی درباره اینکه آیا سن دوتائی کردن با بروز بیماری مرتبط است وجود ندارد و برای درک سن بهینه دوتائی کردن با توجه به عملکرد، سلامت و رفتار گوسالهها مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
سن دوتائی کردن احتمالاً مزایا و معایبی دارد، بهعنوان مثال دوتائی کردن در هفته اول زندگی ممکن است با آغاز دوره خطر برای بیماریهای گوارشی همزمان شود (نیلور، ۲۰۰۹)، دوتائی کردن در یک ماهگی ممکن است بهطور مشابه با دوره خطر بیماری تنفسی (BRD) (ویرتالا و همکاران، ۱۹۹۶) همزمان شود و دوتائی کردن بعد از این دوره (بعد از ۵۰ روزگی) ممکن است خیلی دیر باشد تا مزایایی نظیر مزایای دوتائی کردن زودهنگام را بتوان تحت کنترل درآورد.
هدف این مطالعه ارزیابی اثرات دوتائی کردن گوسالهها در سنین ۷، ۳۰ و ۵۰ روزگی بر سلامت، رفتار و عملکرد است تا فرضیههایی که دوتائی کردن زودهنگام برای گوسالههای شیری را مفید دانسته است ، بررسی کنیم.
ریسک بالای ابتلاء به بیماری در سنینی که برای دوتائی کردن انتخاب شده اند، شرایط را علیه فرضیه ما ایجاد میکند. از این طریق، امیدواریم مشخص کنیم که آیا این کار واقعاً یک عامل محدودکننده می باشد و هرچند که دوتائی کردن در این سنین ممکن است به دلیل خطر بالای اسهال، چالشبرانگیز تلقی شود ولی ما برای توصیه روشهای موثرتر در مدیریت توانا میکند.
به طور خلاصه، ما فرض میکنیم که گوسالههای زودتر دوتائی شده ، مصرف استارتر بیشتری خواهند داشت، افزایش وزن روزانه بیشتری را نشان میدهند، رفتارهای مطلوبتری (جستجو، بازی) از خود بروز میدهند و رفتارهای نامطلوب کمتری (مکیدن متقابل، بیتحرکی) خواهند داشت. با این حال، ما همچنین فرض میکنیم که سن دوتائی کردن گوسالهها بر میزان شیوع بیماری تأثیر نخواهد گذاشت، زیرا عامل اصلی ابتلاء به بیماری، حتی در جایگاه های انفرادی نیز وجود دارد.
گوسالههایی که در سن بیشتر از یک هفته، دوتائی میشوند، باید رفتارهای کلیشهای و رفتارهای دهانی غیرفیزیولوژیک بیشتری نسبت به سایر گروهها داشته باشند.
مواد و روش ها
این آزمایش در یک مزرعه واقع در پارانا، برزیل، از اوت تا دسامبر 2023 انجام شد. اندازه نمونه را با استفاده از محاسبه اندازه نمونه پیشینی با نرمافزار GPower (دانشگاه هاینریش هاینه دوسلدورف، دوسلدورف، آلمان تعیین شد و از فرمول تفاوت میانگینها بین 2 میانگین مستقل بر اساس دادههای کستا و همکاران، 2015 استفاده شد.
در مجموع 140 گوساله ماده هلشتاین (70 جفت) در این مطالعه گنجانده شدند، که 48 گوساله برای جفتسازی زودهنگام، 48 برای دوتائی کردن میانه و 44 برای دوتائی کردن دیرهنگام جذب شدند. به دلیل محدودیتهای زمانی پروژه، نتوانستیم گوسالههای بیشتری را شامل کنیم.
در نتیجه، مطالعه ما برای متغیرهای سلامتی قدرت کافی ندارد، با تقریباً 40 گوساله در هر گروه. توان این اندازه نمونه تنها برای شناسایی تفاوت بین بیماری هایی با شیوع بیشتر از 30 درصد (به عنوان مثال، 40% در برابر 70%) را فراهم میکند.

به عنوان یک مدیریت استاندارد، همه گوسالهها در ۲ ساعت پس از تولد از مادرشان جدا شدند و به جایگاه انفرادی منتقل شدند. حجم آغوز ارائه شده بر اساس ۱۰٪ از وزن بدن گوساله بود. آغوز با حداقل ۲۴ درجه (عدد بریکس)، از طریق لوله مری در ۲ ساعت اول زندگی تغذیه شد و ۵٪ از وزن بدن در آغوز دوم (۶–۸ ساعت پس از تغذیه اول)، از طریق بطری با سر پستانک داده شد.
نمونههای خون ۲۴ تا ۴۸ ساعت پس از اولین تغذیه آغوز برای ارزیابی انتقال ایمنی غیر فعال (TPI) از طریق ورید جگولار جمعآوری شد و سرم خون با استفاده از رفرکتومتر پروتئین کل تحلیل شد (ارزیابیها بر اساس روش گودن و همکاران (۲۰۱۹) بود).
مراقبت از ناف همه گوسالهها با استفاده از محلول ۱۰٪ ید به صورت روزانه به مدت ۳ روز صورت گرفت. تمام گوسالهها در هر 3 تیمار مدیریت تغذیهای یکسانی را دریافت کردند. گوسالهها تا روز چهارم زندگی شیر انتقالی دریافت کردند. سپس، شیر پاستوریزه شده به همراه جایگزین شیر برای رسیدن به ۱۴% مواد جامد کل فراهم شد.
شیر پاستوریزه استفاده شده فقط بخشی از کل حجم ارائه شده بود و شامل شیر گاوهایی با ورم پستان، شیر گاوهای در حال درمان و شیر انتقالی بود.
همه گوسالهها با بطری تغذیه میشدند و در دو نوبت در روز در ساعتهای ۰۸:۰۰ و ۱۶:۰۰ تغذیه میشدند. حجم شیر بسته به سن در مقادیر زیر متغیر بود:
گوسالههای ۱ تا ۴ روزه ۴ لیتر در روز شیر انتقالی دریافت کردند؛ گوسالههای ۵ تا ۱۴ روزه ۶ لیتر در روز؛ گوسالههای ۱۵ تا ۴۹ روزه ۸ لیتر در روز؛ گوسالههای ۵۰ تا ۶۵ روزه ۶ لیتر در روز؛ گوسالههای ۶۶ تا ۶۹ روزه ۴ لیتر در روز دریافت کردند و از ۷۰ روزگی تا زمان از شیر گرفتن ۲ لیتر در روز دریافت کردند. گوسالهها در سن 2 ± 78 روزگی به طور کامل از شیر گرفته شدند. آب و استارتر(۸۶% DM، ۲۴% CP، ۲.۳% EE، ۵.۲% CF، با افزودن کوکیدیواستات [۴۰ میلیگرم در کیلوگرم سدیم مونسین]) از روز اول زندگی به صورت آزاد فراهم شد.
از روز ۵۱ زندگی، TMR (%۱۹.۳۹ ذرت آسیاب شده، ۹.۹۱% کنجاله سویا، ۱۱.۰۱% جو، ۱.۰۹% مکمل معدنی، ۲۵.۵۵% جو دوسر، ۳۳.۰۴% سیلوی ذرت بر اساس ماده خشک) علاوه بر استارتر دو بار در روز ارائه شد. گوسالهها در ۲ پن با ظرفیت ۱۴۸ گوساله و با فاصله ۸ متری از هم قرار داشتند.
تعداد دام در هر دو پن همسان بودند. تا روز دوتائی شدن، گوسالهها در جایگاه انفرادی به مساحت ۳ متر مربع (۱.۲۰ × ۲.۵۰ متر) با دیوارههای فایبرگلاس نگهداری میشدند. بعد از برداشتن دیواره، گوساله های دوتائی شده در قفسهای ۲.۴۰ × ۲.۵۰ متر، که مجموعاً ۶ متر مربع میشد، جا داده شدند.
کف جایگاه ها بتنی و با کاه گندم و تراشههای چوب (۲۰ سانتیمتر) پوشیده شده بود. هر گوساله به یک سطل خوراک، یک سطل آب و یک بطری (برای تغذیه با شیر) دسترسی داشت. بطری ها بعد از هر وعده غذایی تمیز میشدند. تمام بطری ها هر ۳ ماه یکبار با جدید تعویض میشدند تا از افزایش دبی شیر خروجی جلوگیری شود و جریان آرام شیر حفظ شود. تمام گوسالهها تماس بصری جزئی با سایر گوسالهها داشتند. جایگاه به نور طبیعی روز و تهویه مجهز بود.
سن دوتائی شدن
چند گروه سنی، برای شروع دوتائی کردن گوساله ها مشخص شد.. دوتائی شدن به ترتیب زیر انجام شد: زود، متوسط و دیرهنگام. جهت حفظ یکنواختی سن در بین تیمار ها، گوساله های همسن، در دسته های 6 تائی به هر سه تیمار اختصاص یافتند. تا قبل از شروع زمان دوتائی شدن (زود: دوتائی شدن در 7–6 روز، متوسط: دوتائیشدن در 30–29 روز، یا دیرهنگام: دوتائی شدن در 50–49 روز)، گوسالهها در جایگاه های انفرادی بودند.
سلامت
ارزیابیهای سلامتی 3 بار در هفته توسط یک دامپزشک انجام شد، که شامل امتیاز مدفوع و امتیاز سلامت تنفس بود. امتیازدهی مدفوع طبق روش مکگورک (2008) انجام شد؛ صفر نشاندهنده قوام طبیعی مدفوع ؛ 1 نشاندهنده قوام نیمه خمیری بود؛ 2 نشاندهنده قوام شل به اندازهای که در بستر باقی بماند؛ و 3 نشاندهنده مدفوع آبکی بود که به بستر نفوذ میکرد.
گوسالههایی که نمره ≥2 داشتند، به عنوان مبتلا به اسهال در نظر گرفته میشدند. سلامت تنفسی با استفاده از نمره سلامت تنفسی گوساله که در دانشگاه ویسکانسین طراحی شده بود (مکگورک، 2008) ارزیابی شد و بر اساس 5 معیار: دمای رکتال، سرفه، ترشح بینی، ترشح چشمی و وضعیت گوش بود.
هر معیار از 0 تا 3 بر اساس شدت نشانهها نمرهگذاری شد. گوسالههایی که نمره کل ≥ 5 داشتند، به عنوان مثبت برای بیماری تنفسی گاوی (BRD) در نظر گرفته میشدند (مکگورک، 2008؛ بوچینسکی و همکاران، 2016).
گوسالههای مثبت برای اسهال و/یا BRD در روز دوتائی شدن، درمان شدند و بهطور اختصاصی با گوسالههای همسن که در حال درمان بودند دوتائی شدند. نتایج ارزیابی سلامت ما در طول مطالعه با تیم مدیریت مزرعه به اشتراک گذاشته نشد.
12 گوساله بیمار، دوتائی شدند که در مجموع 6 جفت گوساله بیمار دو تائی داشتیم. شیوع اسهال در طول دوره آزمایش بر اساس تعداد گوسالههایی که امتیاز مدفوع ≥2 داشتند (مکگورک، 2008) محاسبه شد. یک موردجدید اسهال، زمانی به عنوان اسهال جدید ثبت می شد که این رویداد بیش از 7 روز پس از اولین مورد اسهال اتفاق بیفتد (مکگورک، 2008؛ کرامر و همکاران، 2015).
شیوع BRD در طول دوره آزمایش بر اساس تعداد گوسالههایی که امتیاز سلامت تنفسی ≥5 داشتند (مکگورک، 2008؛ کرامر و الیوت، 2019) محاسبه شد.
یک مورد جدید BRD زمانی در نظر گرفته شد که بیش از 14 روز پس از اولین مورد BRD، تشخیص دوباره مثبت، اتفاق بیفتد (کاسلا و همکاران، 2023). در ۵۵ روزگی، سونوگرافی ریوی با استفاده از یک پروب خطی با فرکانس ۶.۵ مگاهرتز انجام شد. پروب بعد از استفاده از الکل ایزوپروپیل ۷۰ درصد به طور مستقیم بر روی ناحیه سینه قرار گرفت.
برای ارزیابی تجمع مایع در ریهها از سیستم نمرهگذاری سونوگرافی (USS) از ۰ تا ۵ که توسط اولیوت و بوزینسکی در سال ۲۰۱۶ پیشنهاد شده بود، استفاده شد: نمره صفر به نواحی نرمال بدون تجمع مایع و با حداقل یا عدم وجود آثار دنبالهدار اشاره داشت.

نمره ۱ نشاندهنده ریههایی بدون تجمع مایع اما با آثار دنبالهدار گسترش یافته بود. نمره ۲ نشاندهنده ذاتالریه لوبولار یا نامنظم بود. نمره ۳ نشاندهنده ذاتالریه لوبولاری بود که فقط یک لوب را تحت تأثیر قرار میداد. نمره ۴ نشاندهنده ذاتالریه لوباری بود که دو لوب را تحت تأثیر قرار میداد. نمره ۵ نشاندهنده ذاتالریه لوبولاری بود که سه یا بیشتر از لوبهای ریوی را تحت تأثیر قرار میداد. امتیاز ۲ یا بالاتر به عنوان نشاندهنده بیماری ریوی باکتریایی در نظر گرفته میشد (اولیوت و همکاران، ۲۰۱۵؛ اولیوت و بوزینسکی، ۲۰۱۶).
درمان
گوسالههای مثبت برای اسهال و بیماری تنفسی باکتریایی (BRD) طبق روشهای درمانی رایج در مزرعه، درمان شدند. بیماریابی(به منظور درمان) و پروتکلهای درمانی روزانه توسط ۲ تکنسین، تحت نظارت دامپزشک مزرعه انجام شد. معیارهای درمانی مزرعه بر اساس نمره سلامت گوساله ویسکانسین تنظیم شده بود؛ گوسالههایی که علائم بیماری تنفسی (تغییر در وضعیت گوش، سرفه، ترشح چشمی، ترشح بینی) همراه با تب (>۳۹.۴°C) را نشان میدادند، با ملوکسیکام (متکام، بائرینگر اینگلهایم وتمدیکا) و فلورفنیکول (نیوفلور، مرک) درمان شدند.
گوسالههایی که نمره مدفوع ≥۲ داشتند، با جایگزینی الکترولیت، خمیر پروبیوتیک خوراکی (لاکتوباس بویس، ارگانکت) و فلوانیکسین مگلومین درمان شدند. در موارد اسهال همراه با تب، درمان شامل خمیر پروبیوتیک (لاکتوباس بویس، ارگانکت)، فلوانیکسین مگلومین و ترکیب تریمِتُوپریم/سولفادوکسن (بُرگال، مرک) بود. پس از شیرگیری، دادههای مربوط به درمانهای بهداشتی از سوابق مزرعه برای هر گوساله جمعآوری شده و بهصورت زیر خلاصه شد: مجموع درمانها برای اسهال، مجموع درمانها برای BRD و تعداد کل درمانها.
رفتار
از روز ششم تا هفتم زندگی تا زمان از شیر گرفتن،بعد از شیر دادن صبح (ساعت ۰۸:۰۰) و بعدازظهر (ساعت ۱۶:۰۰) و 5 بار در هفته رفتار گوساله ها رصد شد، و در طول مطالعه، زمان رصد رفتار ثابت نگه داشته شد (۳۰ دقیقه بلافاصله بعد از شیر دادن)، این کار توسط یک دامپزشک واحد انجام شد که بهطور انحصاری مسئول ارزیابی رفتار در این دوره بود.
ارزیابیهای رفتاری، با مشاهده رفتار هر گوساله هر ۵ دقیقه یکبار وبه مدت 30 دقیقه ، از طریق مشاهده مستقیم انجام شد که منجر به ثبت هفت رکورد رفتاری برای هر گوساله در هر نوبت شده، در مجموع 14 رکورد رفتاری به هر گوساله در روزهای ارزیابی رفتار، تعلق میگرفت.
رفتارهای ارزیابی شده در لیست رفتار شناسی، بیان شدهاند (جدول ۱). آزمایش نوغذا ترسی هر روزه از ساعت 11:00در سن ۵۰ تا ۵۱ روزگی ودر جایگاه دوتائی (۲.۴۰ × ۲.۵۰ متر) انجام شد. این آزمایش بهصورت دوتائی انجام شد و تماس با سطل به صورت (بله/خیر) ومدت زمان سپری شده تا اولین تماس با سطل ( فاصله پوزه کمتر از ۵ سانتیمتر از سطل بع عنوان تماس در نظر گرفت میشد.)
برای هر گوساله ثبت شد. دو سطل استیل معمولی، در همان محلی که گوسالهها معمولاً خوراک جامد روزانه خود را دریافت میکردند، و در کنار هم قرار داده شد. هر سطل حاوی ۲۰۰ گرم TMR بود. آزمون به مدت ۲۰ دقیقه طول کشید، بعد از آن سطلها برداشته شدند و میانگین مصرف TMR با استفاده از یک ترازوی دیجیتال محاسبه شد.
اگر هر دو گوساله به سطل نزدیک میشدند، مصرف بر اساس میانگین هر دو گوساله محاسبه شد، اما اگر فقط یک گوساله به سطل نزدیک میشد، کل مصرف TMR به آن گوساله اختصاص داده میشد.
عملکرد
اندازهگیری وزن در زمان تولد با استفاده از یک وزن متر دور سینه ، در ۳۰، ۵۰، ۶۰ روزگی و در زمان از شیرگیری انجام گرفت. افزایش وزن روزانه (ADG) برای هر دوره (تولد-۳۰ روز؛ تولد-۵۰ روز؛ تولد-۶۰ روز؛ تولد-از شیرگیری) و برای فاصلههای ۳۰ تا ۵۰ روز و ۳۰ تا ۶۰ روز محاسبه شد.
میانگین زمان از شیرگیری در 2 ± 78 روزگی اتفاق افتاد. برای ارزیابی همگنی گوسالهها در زمان از شیرگیری بر اساس سن دوتائی شدن، تفاوت وزن از شیرگیری، به کیلوگرم، برای هر سن محاسبه شد. اندازهگیریهای روزانه مصرف خوراک ۳ بار در هفته از ۶ تا ۷ روزگی تا روز از شیرگیری انجام شد.
مصرف روزانه خوراک آغازین گوسالهها در صبحها بر اساس مقدار خوراک باقیمانده در انتهای ۲۴ ساعت با استفاده از یک ترازوی دیجیتال محاسبه شد. پس از آزمون نوغذا ترسی در ۵۰–۵۱ روزگی، تمام گوسالهها خوراک TMR با سیلاژ ذرت دریافت کردند و مصرف این دوره به عنوان DMI در نظر گرفته شد. برای گوساله های دوتائی شده، مجموع مصرف خوراک دوتائی در ۲۴ ساعت بر ۲ تقسیم شد تا میانگین مصرف خوراک برای هر حیوان مشخص شود.
دادههای مزرعه
دادههای مربوط به تعداد زایمانهای دام و سهولت زایمان از سوابق مزرعه جمعآوری شد و به شرح زیر دستهبندی شد: تعداد زایمان >۱، که به عنوان چند شکم زایش دستهبندی شد و تعداد زایمان = ۱، که به عنوان تک شکم زایشی دستهبندی شد. سهولت زایمان از ۰ تا ۳ دستهبندی شد، به طوری که ۰ نشاندهنده زایمان طبیعی، ۱ نشاندهنده نیاز به کمک جزئی، ۲ نشاندهنده نیاز به کمک متوسط و ۳ نشاندهنده نیاز به کمک دشوار بود.
تحلیل آماری
تحلیلهای آماری در R از طریق RStudio انجام شد. فهرست بستههای آماری، دادهها و کدهایی که برای تحلیلها استفاده شده تا نتایج به دست آید، در مواد تکمیلی در دسترس است. دادههای رفتاری با جمع زدن تعداد اسکنهای رفتارهای انتخاب شده برای هر گوساله در روز تجمیع شد.
برای درک دینامیکهای زمانی این رفتارها، دادههای روزانه مدلسازی شدند. برای بهبود تحلیلهای زمانی، سنهای گوسالهها به ۳ مرحله تقسیم شد که با سنهای دوتائی شدن مطابقت داشت. مرحله ۱ شامل سنهای ۶ تا ۷ تا ۳۰ روزه بود؛ مرحله ۲ شامل سنهای ۳۱ تا ۵۰ روزه و مرحله ۳ شامل سنهای ۵۱ روزه تا هنگام از شیر گرفتن بود.
دادههای گوسالههایی که مرده بودند، تا زمان مرگشان استفاده شد. مدلهای مختلط خطی تعمیمیافته (GLM) برای ارزیابی تأثیر سن دوتائی شدن بر رفتارها، عملکرد و نتایج سلامتی در گوسالهها به کار گرفته شدند. رفتارهای با فرکانس پایین به دادههای دوتایی تبدیل شدند و رگرسیون لجستیک مختلط برای محاسبه نسبتهای شانس (od) استفاده شد.
برای مدلهای ارزیابی تأثیر سن دوتائی شدن بر مصرف خوراک جامد، ADG و TPI، متغیرهای همپوشان شامل: وزن تولد، نوع زایمان و دستهبندی تعداد زایمان مادر بودند. مدلهای ارزیابی معیارهای بیماری: مانند تعداد موارد، تعداد درمانها، سن اولین مورد و شیوع را در بر گرفتند.
مدل تحلیل نمره تراکم ریه شامل وزن تولد، دسته مادر و تعداد همگنی بین سن دوتائی شدن و وزن از شیرگیری بود و تفاوت وزن تولد اولیه به عنوان یک متغیر همپوشان گنجانده شد. برای مدلهای رفتاری، هیچ متغیر همپوشانی استفاده نشد.
برای در نظر گرفتن اندازهگیریهای تکراری و وابستگی دادهها، دادهها درون جایگاه، دوتائی و بهطور تکراری در زمان بر روی هر گوساله ساختاردهی شدند. بر این اساس، اثرات تصادفی مدلسازی شدند به جز برای DMI که مصرف به عنوان میانگین اندازهگیری شد. وضعیت سلامتی گوسالهها در مدلها در نظر گرفته نشد زیرا به عنوان بخشی از تأثیر درمان در نظر گرفته شدند؛ بنابراین، یک متغیر مداخلهگر بودند. در موارد قابل اجرا، برای مقایسه بین تمام درمانها، از آزمون Tukey استفاده کردیم تا از خطای نوع I جلوگیری کنیم. مقادیر P< 0/05 به عنوان معنادار از نظر آماری در نظر گرفته شدند.
نتایج
نسبت گوسالههای متولد شده از گاوهای چند شکم و گاوهای شکم اول برای تمام سنهای دوتائیشدن مشابه بود. وزن تولد ۳۵.۶۹±3.1 کیلوگرم بود و هیچ تفاوتی در وزن تولد گوسالهها بین سنهای دوتائی شده مشاهده نشد (زود:1.1 ± ۳۵.۳ کیلوگرم؛ متوسط:1.1 ± ۳۴.۷ کیلوگرم؛ دیرهنگام:1.1 ± ۳۶.۲ کیلوگرم). گوسالههایی که از گاوهای چند شکم متولد شدند (۳۶.۳±1.1 کیلوگرم) در مقایسه با گوسالههایی که از گاوهای شکم اول متولد شدند (0.9 ± 34.3 کیلوگرم) سنگین تر بودند.
سلامت
نرخ مرگ و میر در طول مطالعه ۱.۴٪ بود (کلاً = ۲ گوساله، زود هنگام = ۱ گوساله؛ میانمدت = ۱ گوساله). بنابراین، دو گوسالهای که تای خود را از دست داده بودند، از مطالعه حذف شدند.
میانگین تعداد درمانها تا زمان از شیر گرفتن برای هر گوساله بر اساس سن دوتائی شدن تفاوتی نداشت (زود:0.22 ± ۲.۱۴ ؛ میانمدت0.22 ±: ۲.۱۳ ؛ دیرهنگام: 0.22 ± ۲.۱۵).
ما هیچ رابطهای بین سن دوتائی شدن و شیوع اسهال (زود: ۹۳.۹٪؛ میانمدت: ۹۷.۶٪؛ دیرهنگام: ۹۸.۷٪) و همچنین در تعداد موارد اسهال برای هر گوساله (زود: 0.08± ۱.۱۷ ؛ میانمدت:0.09 ± ۱.۳۲ ؛ دیرهنگام:0.09 ± ۱.۳۳) در طول مطالعه مشاهده نکردیم. تعداد میانگین درمانهای اسهال در هر گروه سنی تفاوتی نداشت (زود:0.08 ± 1.37 ؛ متوسط: 0.08± 1.27 ؛ دیرهنگام:0.09 ± 1.35).
همچنین سن اولین مورد اسهال نیز بین گروههای سنی مختلف دوتائی شده تفاوتی نداشت (زود:0.09 ± 10.01 ؛ متوسط:0.09 ± 10.14 ؛ دیرهنگام:0.09 ± 9.84). ما هیچ ارتباطی بین سن دوتائی شدن و تعداد موارد BRD شناسایی نکردیم (زود:0.011 ± 0.87 ؛ متوسط:0.011 ± 0.93 ؛ دیرهنگام:0.011 ± 0.69).
شیوع BRD (زودهنگام: 54.16٪؛ متوسط: 58.33٪؛ دیرهنگام: 54.54٪) و میانگین تعداد درمانهای اسهال (زودهنگام:0.018 ± 0.77 ؛ متوسط:0.018 ± 0.87 ؛ دیرهنگام:0.018 ± 0.78) نیز تحت تاثیر سن دوتائی شدن قرار نگرفت. با این حال، سن اولین مورد BRD تحت تاثیر سن دوتائی شدن بود (زودهنگام:4.22 ± 38.3 ؛ متوسط:4.22 ± 32.2 ؛ دیرهنگام:4.22 ± 43.7). گوسالههای با دوتائی شدن متوسط به طور میانگین 11 روز زودتر اولین مورد BRD را نسبت به گوسالههای با دوتائی شدن دیرهنگام تجربه کردند.
رفتار غیرفعال (Idle):
صرف نظر از سن در زمان دوتائی شدن، و تغییرات رفتاری گوساله با افزایش سن ، برای بررسی اثر متقابل افزایش سن بر رفتار و بین زمان های مختلف دوتائی شدن، سه دوره زمانی رشد برای گوساله ها شامل دوره رشد 1 = تولد تا 30 روزگی- دوره رشد 2= 31 روزگی تا 50 روزگی- دوره رشد 3= 51 تا زمان از شیرگیری، تعریف شد.
ما یک اثر متقابل بین دوره رشد و سن دوتائی شدن در فراوانی رفتارهای غیرفعال مشاهده کردیم. گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند (5.28 ± 2.56 بار مشاهده به ازای هر گوساله در روز) فراوانی مشابهی از رفتار غیرفعال را در مقایسه با گوسالههایی که در زمان متوسط دوتائی شده بودند (4.58 ± 2.47 بار مشاهده به ازای هر گوساله در روز) نشان دادند.

گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند، در مقایسه با گوسالههایی که در زمان متوسط و دیرهنگام دوتائی شده بودند، رفتارهای غیرفعال کمتری را در تمام دوره های رشد از خود نشان دادند .
رفتار جستجوگری (Exploratory):
تفاوتهای رفتاری بر اساس سن دوتائی شدن و دوره رشد در شکل b ارائه شده است. ما اثر سن دوتائی شدن و اثردوره رشد بر فراوانی رفتارهای جستجوگری را بدون اثر متقابل بین سن دوتائی شدن و دوره رشد شناسایی کردیم.
به طور کلی، گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند، رفتارهای جستجوگری بیشتری (6.20 ± 2.73 بار مشاهده به ازای هر گوساله در روز) در مقایسه با گوسالههایی که در زمان متوسط دوتائی شده بودند (2.13 ± 1.86 بار مشاهده به ازای هر گوساله در روز) و گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند (1.82 ± 1.66 بار مشاهده به ازای هر گوساله در روز) انجام دادند.
با این حال، بین گوسالههایی که در زمان متوسط و دیرهنگام دوتائی شده بودند، تفاوتی وجود نداشت. گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند، در مقایسه با گوسالههایی که در زمان متوسط و دیرهنگام دوتائی شده بودند، در تمام دوره های رشد رفتارهای جستجوگری بیشتری انجام دادند.
رفتار بازی (Play Behavior):
ما هیچ اثر متقابلی بین سن دوتائی شدن و دوره رشد شناسایی نکردیم. با این حال، تأثیر سن دوتائی شدن و دوره رشد بر فراوانی بازی تحرک (غیر اجتماعی) مشاهده شد. احتمال انجام بازی غیر اجتماعی در گوسالههایی که در زمان متوسط و زودهنگام دوتائی شده بودند در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند، کمتر بود. گوسالههایی که در زمان متوسط دوتائی شده بودند، 40٪ کاهش در مشاهده بازی غیر اجتماعی داشتند، در حالی که گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند، 61٪ کاهش در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند، نشان دادند.
تیمار کردن(Grooming)
هیچ تأثیری از سن دوتائی کردن (0.13 = P) بر فراوانی رفتارهای تیمار مشاهده نشد. با این حال، یک اثر فاز با رفتار تیمار با افزایش سن گوسالهها مشاهده شد که با افزایش سن، رفتار خود تیماری کاهش مییابد (فاز 1: 0.02 ± 0.72 مشاهده در گوساله در روز؛ فاز 2: 0.02 ± 0.63 مشاهده هر گوساله در روز؛ فاز 3: 0.02 ± 0.53 مشاهده هر گوساله در روز؛
یک اثر متقابل بین سن دوتائی شدن و فاز برای دیگرتیماری مشاهده شد. در طول فاز 2، گوسالههای زود دوتائی شده 1.95 برابر بیشتر از گوسالههای دوتائی شده متوسط تمایل بیشتری به دیگر تیماری داشتند. در فاز 3، گوسالههای زود دوتائی شده، 81 درصد شانس بیشتری برای نشان دادن رفتار دیگر تیماری نسبت به گوسالههای دیر دوتائی شده داشتند. گوسالههای دوتائی شده متوسط در فاز 3، 36% کمتر از گوسالههای جفتشده دیرهنگام، دیگر تیماری انجام میدادند.
مصرف مواد بستر و رفتارهای تکراری (Bedding Material Intake and Stereotypy):
ما تأثیر سن دوتائی شدن بر احتمال مصرف مواد بستررا شناسایی کردیم. گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند، ، 83٪ کمتر شانس مشاهده شدن در حال مصرف مواد بستر را داشتند. در فراوانی مصرف مواد بستر در گوسالههایی که در زمان متوسط دوتائی شده بودند، در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند، تفاوتی نداشتند.
لیسیدن متقابل (Cross suckling):
دو تجزیه و تحلیل جداگانه برای ارزیابی تفاوت بین سنین مختلف دوتائی شدن انجام شد. اولین تجزیه و تحلیل فقط گوسالههایی که زودهنگام و در زمان متوسط دوتائی شده بودند را در طول دوره رشد 2 (روز 31 تا 50) مقایسه کرد. تجزیه و تحلیل دوم، سن های دوتائیشدن را در دوره رشد 3 (روز 51 تا از شیر گرفتن) مقایسه کرد.
بین روزهای 31 تا 50، یعنی زمانی که گوسالههای زودهنگام و متوسط هنگام در این بازه، از قبل دوتائی شده بودند، تفاوتی درمیزان احتمال لیسیدن یکدیگر وجود نداشت. در دوره رشد 3، ما هیچ تفاوتی در احتمال رفتار لیسیدن متقابل در بین گوسالههایی با سنین مختلف دوتائی شدن، شناسایی نکردیم. به وضوح، 1945 رفتار لیسیدن متقابل در دوره رشد 3 ثبت شد که این رفتار فقط 4.85٪ از کل رفتارهای ثبت شده در این دوره رشد را نشان میدهد. تخمین احتمال بروز رفتار لیسیدن متقابل بر اساس دوره رشد در شکل 2 ارائه شده است.
رفتارهای دهانی غیر مغذی (Non-Nutritive Oral Behaviors)
ما یک ارتباط متقابل بین سن دوتائی شدن و دوره رشد بر فراوانی رفتار دهانی غیر تغذیه ای مشاهده کردیم. فراوانی این رفتار بر اساس سن دوتائی شدن و دوره رشد متفاوت بود. گوسالههایی که دیرهنگام و در زمان متوسط دوتائی شده بودند، در رفتار دهانی غیر تغذیه ای تفاوتی نداشتند، اما هر دو در طول کل دوره آزمایشی نسبت به گوسالههای، زودهنگام دوتائی شده بیشتر بودند.
گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند با در نظر گرفتن تعداد کل وقوع این رفتار در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند ، 78٪ احتمال کم تری داشت که رفتار دهانی غیر تغذیه ای را انجام دهند.
بر اساس تجزیه و تحلیل دوره های رشد، در دوره رشد 1، ما تأثیرات سن دوتائی شدن بر کل رفتار غیر تغذیه ای (رفتار دهانی غیر تغذیه ای) را شناسایی کردیم، به نحوی که گوسالههایی که زودهنگام دوتائی شده بودند در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند ، 82٪ کاهش در شانس انجام رفتار دهانی غیر تغذیه ای، نشان دادند.
گوسالههایی که دیرهنگام و در زمان متوسط دوتائی شده بودند، در احتمال انجام رفتار دهانی غیر تغذیه ای در دوره رشد 1 تفاوتی نداشتند. در طول دوره رشد 2، گوسالههایی که زود دوتائی شده بودند، 92٪ کاهش در شانس انجام رفتار دهانی غیر تغذیه ای در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند، نشان دادند.
گوسالههایی که در زمان متوسط دوتائی شده بودند، 48٪ کاهش در شانس انجام رفتار دهانی غیر تغذیه ای در مقایسه با گوسالههایی که دیرهنگام دوتائی شده بودند، نشان دادند. (شکل بعدی)
آزمون نوغذا ترسی:
در مجموع، 136 گوساله در آزمون نوغذا ترسی با استفاده از (TMR) شرکت کردند.
تعامل با TMR:
سن دوتائی شدن بر احتمال تعامل با TMR در طول آزمون نوغذاترسی تأثیر گذاشت. به طور کلی، 77% از گوسالهها در طول آزمون با TMR تعامل داشتند. گوسالههای زود دوتائیشده نسبت به گوسالههای دوتائیشده در سطح متوسط و دیرهنگام، به طور مکرر با TMR تعامل داشتند. بین گوسالههای دوتائیشده در سطح متوسط و دیرهنگام، تفاوتی دیده نشد.
تاخیر در لمس TMR:
سن دوتائی شدن بر زمان لمس TMR تأثیر گذاشت. گوسالههای زود دوتائیشده نسبت به گوسالههای دیرهنگام دوتائیشده ، با گذشت مدت زمان کمتری، غذای جدید (TMR) را لمس می کردند. اما تفاوت معنیداری با گوسالههای دوتائیشده در سطح متوسط نداشتند. گوسالههای دوتائیشده در سطح متوسط زمان کمتری برای لمس TMR نسبت به گوسالههای دوتائیشده دیرهنگام داشتند (گوسالههای دوتائیشده در سطح متوسط: 45.8± 175ثانیه؛ گوسالههای دوتائیشده دیرهنگام 41.7± 273 ± ثانیه).
مصرف TMR:
مصرف TMR در طول آزمون بین سنین دوتائیشدن تفاوتی نداشت (P = 0.12). میانگین مصرف به ازای هر گروه دوتائیشده به صورت زیر بود: زودهنگام: 25.7 ± 2.11 گرم؛ متوسط: 20 ± 2.53 گرم؛ دیرهنگام: 22.1 ± 2.38 گرم.در آزمون نوغذاترسی، گوسالههای زودتردوتائیشده نسبت به گوسالههای دوتائیشده دیرهنگام ، تعامل بیشتری با غذای جدید (TMR) داشتند و در مدت زمان کمتری پس از معرفی خوراک، آن را لمس کردند، با این حال، مصرف غذای جدید تفاوت معنیداری بین گروههای سن دوتائیشدن نداشت.
افزایش وزن متوسط روزانه (ADG)
تا 30 روز، اثر مشخصی از سن دوتائی کردن بر افزایش وزن متوسط روزانه مشاهده نشد (دوتائی کردن زودهنگام: 0.18 ± 1.03 کیلوگرم؛ دوتائی کردن متوسط: 0.18 ± 1.04 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.14 ± 1.01 کیلوگرم).
در روز 50، تفاوتهایی بین افزایش وزن دوتائی کردن زودهنگام و دیرهنگام مشاهده شد (دوتائی کردن زودهنگام: 0.13 ± 1.05 کیلوگرم؛ دوتائی کردن متوسط: 0.13 ± 0.99 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.10 ± 0.97کیلوگرم).
افزایش وزن تجمعی تا 60 روز، نشاندهندهی تاثیرات احتمالی سن دوتائی کردن بود (دوتائی کردن زودهنگام: 0.10 ± 0.99 کیلوگرم؛ دوتائی کردن متوسط: 0.11 ± 0.95 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.09 ± 0.94 کیلوگرم) .
دوتائی کردن زودهنگام در مقایسه با دوتائی کردن متوسط افزایش وزن بیشتری داشت و دوتائی کردن دیرهنگام با هر دو گروه مشابه بود.از تولد تا زمان از شیرگیری، ADG تفاوت معناداری بر اساس سن دوتائی کردن نداشت (دوتائی کردن زودهنگام: 0.08 ± 1.00 کیلوگرم؛ دوتائی کردن متوسط: 0.11 ± 0.98 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.10 ± 1.00 کیلوگرم).
مصرف ماده خشک (DMI):
مصرف ماده خشک کلی تحت تاثیر دوره رشد و وزن تولد بود. مصرف خوراک گوساله ها تا 15 روز تحت تاثیر سن دوتائی کردن بود (دوتائی کردن زودهنگام: 0.006 ± 0.023 کیلوگرم؛ دوتائی کردن متوسط: 0.006 ± 0.010 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.006 ± 0.009 کیلوگرم)، که زودتر دوتائی شده مصرف خوراک بیشتری داشتند. تا 30 روزگی دوتائی شده زودهنگام همچنین نسبت به دوتائی شده دیرهنگام مصرف خوراک بیشتری (دوتائی کردن زودهنگام: 0.009 ± 0.058 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.01± 0.043 کیلوگرم) داشت.
مصرف خوراک بین 30 تا 70 روز با سن دوتائی کردن ارتباط داشت (دوتائی کردن زودهنگام: 0.050 ± 0.731 کیلوگرم؛ دوتائی کردن متوسط: 0.049 ± 0.642 کیلوگرم؛ دوتائی کردن دیرهنگام: 0.048 ± 0.693کیلوگرم). DMI کلی در هفته از شیرگیری تفاوت معناداری بین سنهای دوتائی کردن نشان نداد.
بحث
این مطالعه نخستین بار به ارزیابی اثرات سه سن مختلف دوتائی کردن بر سلامت، رفتار و عملکرد گوساله ها میپردازد. وضعیت سلامت گوساله ها در مطالعه حاضر، علاوه بر تاکید بر اثر مدیریت صحیح بر سلامت گوساله ها، نظریه تولید کنندگان مبنی بر پرهیز از دوتائی کردن زودهنگام به دلیل نگرانی از انتقال بیماری را که منجر به تاخیر در سن دوتائی کردن می شود را رد میکند.
با توجه به قدرت آماری پایین در این آزمایش، باید در تفسیر نتایج اثر سن دوتائی کردن بر سلانت گوساله، محتاطانه عمل کرد. در حالی که نتایج عملکرد بهطور کلی چندان معنادار نبود، دوتائی شده های زودهنگام بهطور مداوم مصرف استارتر بیشتر و افزایش وزن بیشتری نسبت به دوتائی شدههای دیرهنگام نشان دادند که احتمالاً به مزایای اجتماعیسازی زودهنگام در مدیریت گوساله ها اشاره دارد.
بهطور کلی، یافتهها بر اهمیت مدیریت مؤثر در دوران پرورش گوساله تأکید میکند و توصیهها برای دوتائی کردن زودهنگام را در جهت افزایش عادت های رفتاری مقبول و کاهش رفتارهای نامطلوب تاکید میکند.
سلامت
ما هیچ ارتباطی بین سن دوتائی کردن و شیوع بیماری، تعداد موارد بیماری، تعداد موارد درمان شده و سن اولین مورد اسهال مشاهده نکردیم. تنها تفاوت معنادار مشاهده شده بین گوساله ها دوتائی شده متوسط و دیرهنگام در سن اولین مورد ابتلاء به بیماری تنفسی BRD بود.
با این حال، اعتراف میکنیم که آزمایش حاضر، قدرت آماری کافی برای شناسایی تفاوتهای کمتر از 30% را ندارد. شیوههای مدیریتی مرتبط با هر گروه، ممکن است بر سن اولین مورد BRD تأثیر گذاشته باشد، زیرا گوساله های دوتائی شده در 30 روزگی در زمان اوج شیوع BRD قرار داشتند ( ویرتالا و همکاران، 1996) در مقایسه با گوساله های دوتائی شده در 50 روزگی که ممکن است شروع بیماری، در سنین بالاتری مشاهده شود.
یافتههای ما با نتایج بولت و همکاران (2017) همراستا است که گزارش کرده بودند سن دوتائی کردن تأثیر معناداری بر امتیاز سلامت گوساله ها ندارد. این مشاهده همچنین توسط مهندران و همکاران (2021) تأیید میشود که نشان دادند روش شروع زندگی اجتماعی، تأثیری بر بروز بیماری نداشت.

بعلاوه آبدفتاح و همکاران (2017)، انواع مختلف سن نگهداری گروهی (با 3 حیوان در هر گروه) را مورد بررسی قرار دادند و بهطور مشابه تأثیری بر امتیاز مدفوع، سرفه، ترشحات بینی و چشمی، تفریقات لکوسیتها یا غلظتهای پلاسمای کورتیزول مشاهده نکردند.
این یافتههای ثابت نشان میدهد که در میان پارامترهای مورد مطالعه، تغییرات در نوع نگهداری یا سن در دوتائی کردن تأثیر قابل توجهی بر نتایج سلامت گوساله ها ندارد. مدیریت ماک در مزرعه و موفقیت بالا در انتقال ایمنی غیرفعال (TPI) ممکن است توضیحدهنده کمبود مرگ و همچنین عدم تفاوت در شیوع بیماریهای مشاهده شده در مطالعه ما باشد، زیرا انتقال موفقیتآمیز ایمنی برای اطمینان از سلامت و بقا گوساله های نوزاد بسیار حیاتی است (رناد و همکاران (2020).
با این حال، مهم است که توجه داشته باشیم که عدم وجود بیماری و مرگ، چند فاکتوری است و به عواملی مانند توانایی ایمنی ذاتی، تغذیه کافی، جایگاه نگهداری مناسب، کاهش تماس با پاتوژنهای بالقوه و شدت مراقبت پرورش دهنده بستگی دارد (لومبارد و همکاران، 2020).
رفتار گوساله ها
در این مطالعه، گوسالههایی که در هفته اول زندگیشان دوتائی شده بودند نسبت به گوسالههایی که در سنین بالاتر دوتائی شده بودند، رفتارهای جستجوگری بیشتر و بیتحرکی کمتری ، نشان دادند. این احتمالاً به فواید تعامل اجتماعی زودهنگام و میزان حساسیت محیطی مربوط میشود، همانطور که دی پالو ویرا و همکاران (2012) اشاره کردند. در دوره رشدهای 2 و 3، گوسالههایی که در سنین بالاتر (گروههای میانه و دیرهنگام) دوتائی شده بودند،دارای بیتحرکی بیشتر و اکتشاف محدود بودند.
ما بر این باوریم که دوتائی کردن زودهنگام (حدود 6–7 روزگی) انگیزه بیشتری برای جستجوگری ایجاد میکند که ممکن است اثرات بلندمدتتری نسبت به دوتائی کردن در سنین بالاترداشته باشد، همانطور که گوسالههای دوتائی شده در سن میانی، به مرور زمان رفتار جستجوگری حاصل از دوتائی شدن، محو شد.
این یافتهها با مطالعههای دیگری که نشان دادهاند گوسالههای دوتائی شده دیرهنگام ، قابلیت کمتری برای سازگاری با موقعیتها و شرایط جدید دارند (گیلارد و همکاران 2014: میگر و همکاران، 2015) همراستا است.
با توجه به نتایج، چوا و همکاران (2002) و مهندران و همکاران (2023) نشان دادند که گوسالههای نگهداری شده بهطور انفرادی زمان بیشتری، سرهای خود را خارج از باکس پرورش میبرند،که می تواند نشانهای از تمنای تعامل اجتماعی درسیستم های پروش انفرادی گوساله باشد و احتمالاً با بیرون بردن سر بهدنبال تعامل با گوسالههای دیگر یا کارگران مزرعه هستند.
همچنین، جنسن و همکاران (1997) مشاهده کردند که گوسالههای فاقد شریک اجتماعی، تأخیر در رفتار جستجوگری را نشان دادند، که اهمیت دوتائی کردن زودهنگام را در مدیریت دام تأکید میکند، ما معتقدیم این اصل حتی برای گوسالههایی که در 50 روزگی نگهداری میشوند نیز قابل اعمال است. نتایج ما در مورد بازی اجتماعی و بازی غیر اجتماعی بسیار مشابه با آنچه توسط جنسن و همکاران (2015) مشاهده شده است، بوده و نشان میدهد که گوسالههای دوتائی شده در مقایسه با گوسالههای انفرادی، در بازیهای انفرادی کمتری شرکت کردند که این بیانگر جایگزینی بخشی از آن با بازی های جمعی( اجتماعی) است.
محیطهای تکراری، مانند پرورش انفرادی (زوبل و همکاران، 2017)، میتوانند به طور منفی بر وضعیت احساسی گوساله تأثیر بگذارند (برن و همکاران، 2017: لکورپز و همکاران، 2018) و باعث شوند احتمالاً حیوانات به دلیل تجربه حالتهای منفی ای مشابه با خستگی به دنبال هیجان باشند (میگر و همکاران، 2019).
گوسالهها از هفته اول زندگی نیاز به همراهی دارند (وودگاش و همکاران، 1984)، و اجتماعی شدن میتواند به برآورده کردن این نیاز کمک کند و آنها را برای مدیریت استرسهای محیطی آماده کند ( دی پالو ویرا، 2012).
بهطور کلی، دوتائی کردن زودهنگام بهطور خاص در کاهش حالات منفی احساسی، تقویت مهارتهای شناختی و اجتماعی، و ایجاد محیطی مهیج مؤثر به نظر میرسد (بولت و همکاران، 2017 و مندل و همکاران، 2016).
این موضوع در جایی که گوسالههای زودتر دوتائی شده، میزان کمتری از خوردن بستر را نشان دادند، در یافتههای ما منعکس شده است، که احتمالاً به این دلیل است که گوسالههایی که از اجتماعی شدن زودهنگام برخوردار نبودند، برای وفق دادن خود با محیط یکنواخت ، به این رفتار روی آورده بودند (ورمبچر و همکاران، 2017).
یک فرضیه دیگر درباره افزایش خوردن بستر در دوره رشد 2 ، میتواند به دلیل انگیزه گوسالهها برای پیدا کردن یک منبع از علوفه باشد (تولدو و همکاران، 2024)، زیرا ما خوراک TMR را فقط از سن 50 روزگی به بعد در اختیار گوساله قرار دادیم نشان داده شده است که گوسالهها از 3 هفتگی شروع به نشخوار میکنند (خان و همکاران، 2008)، هر چند که مقدار مصرف خوراک آنها در روش های متکی بر فراهم کردن شیر در مقادیر بالا برای گوساله، کم می باشد (ژیاو و همکاران، 2020).
زمان ارائه TMR در این مطالعه با مطالعات (تولدو و همکاران (2024) مقایسه شد و ما خوراک را دیرهنگام تر از حد توصیه شده ارائه کردیم. مطالعات آینده باید تأثیر مصرف کاه را بر دستگاه گوارش بررسی کنند، چرا که تا به حال تمرکز اصلی بر روی سن دوتائی کردن بوده است.

با وجود اینکه مواد بستر مانند کاه و یونجه (نه خردهچوب) منبع مغذی هستند (کوئیگلی، 2024: کرتز، 2007) و بر توسعه شکمبه تأثیر میگذارند (کرتز و همکاران، 2017)، نیاز به بررسی بیشتر تأثیر آنها بر سلامت دستگاه گوارش وجود دارد.
بسیاری از تولیدکنندگان در پذیرش دوتائی کردن گوسالهها به دلیل نگرانی از پدیدهی لیسیدن متقابل تردید دارند ، که بهخاطر ارتباط آن با اوفالیست (عفونت نافی)، بهعنوان یک رفتار نامطلوب در نظر گرفته میشود (سالتر و همکاران، 2021، ویلند و همکاران، 2017).
با این حال، مطالعات نشان میدهد که با وجود این نگرانیها، نسبتاً تعداد کمی از تولیدکنندگان لیسیدن متقابل را بهعنوان یک مشکل قابل توجه در سیستمهای نگهداری اجتماعی گزارش میکنند (مهندران و همکاران، 2022). علاوه بر این، تحقیقات نشان دادهاند که هیچ ارتباطی بین لیسیدن متقابل، قبل از شیرگیری و عفونتهای نافی وجود ندارد (گروبچلر و همکاران، 2018).
در این مطالعه، احتمال لیسیدن متقابل در میان گوسالههای دوتائی شده تفاوتی نداشت و هیچ موردی از عفونت ناف، یافت نشد.
این نتیجه مشابه با مطالعه مهندران و همکاران (2023) است که دو سن دوتائی کردن را با نگهداری بهطور انفرادی مقایسه کردند. این یافتهها نشان میدهند که دوتائی کردن زودهنگام برای گوسالهها مضر نیست و نباید نگرانکننده باشد. سطوح بالایی از رفتارهای غیرتغذیهای در گوسالههای دوتائی شده در سنین متوسط و دیرهنگام نسبت به گوسالههای دوتائی شده در سنین زودتر مشاهده شد.
جیسن و لارسن (2014) گزارش کردند که گوسالههای نگهداری شده بهطور انفرادی بیشتر از گوسالههای دوتائی شده رفتارهای غیرتغذیه ای نشان میدهند که با آنچه در این مطالعه مشاهده شد همخوانی دارد، زیرا گوسالههایی که بهمدت طولانیتری بهطور انفرادی نگهداری شده بودند، فراوانی بالاتری از رفتارهای غیرتغذیهای را نشان دادند. پمپک و همکاران (2013) نیز مشاهده کردند که گوسالههای نگهداری شده بهطور انفرادی زمان بیشتری را به رفتارهای دهانی غیرتغذیهای اختصاص دادند.
ما بر این باوریم که احتمال بالاتر رفتارهای دهانی غیرتغذیهای در گوسالههای دوتائی شده در سنین متوسط و دیرهنگام، نه تنها به مدت زمان جدا بودن آنها از سایر گوسالهها مربوط میشود بلکه بیانگر این است که حفظ سطوح بالای رفتارهای دهانی غیرتغذیهای حتی پس از دوتائی کردن ممکن است به مختل شدن وضعیت روحی گوساله مرتبط باشد. (رالت، 2012 و مندل و همکاران، 2016).
گوسالههای زودتر دوتائی شده ، زمان کمتری برای رفتن به سمت غذاهای ناشناخته نیاز دارند، که میتوان آن را بهعنوان نشانهای از ترس کمتر از غذای جدید تعبیر کرد (مارپلس و هماران، 1999: کوستا و همکاران، 2014).
نگهداری بهطور انفرادی ممکن است بر نتایج بهدستآمده تأثیر گذاشته باشد، زیرا جداسازی اجتماعی بهعنوان عاملی در ایجاد ترس در گونههای اجتماعی شناخته میشود (فورکمن و همکاران، 2007: دوو و جنسون، 2011). این موضوع میتواند توجیهکننده زمان طولانیتر برای اولین تماس با غذاهای جدید در گوسالههای دوتائی شده در سنین میانه و دیرهنگام باشد.
عملکرد
بر خلاف فرضیه اولیه ما مبنی بر اینکه گوسالههای زودتر دوتائی شده ، عملکرد بهتری خواهند داشت، به دلیل بالاتر بودن مصرف خوراک گوساله در بین 30 تا 50 روزگی، تنها در این بازه بین میانگین افزایش وزن روزانه (ADG) ، تفاوت مشاهده شد.
با این حال، هیچ تفاوت معناداری در عملکرد بین گروههای سنی مختلف دوتائی شدن وجود نداشت. ADG بالاتر مشاهده شده در گوسالههای زودتر دوتائی شده بهخوبی در مطالعاتی که به مقایسه سن دوتائی کردن گوسالهها پرداختهاند، مستند شده است؛ بهعنوان مثال، کوستا و همکاران (2015) گزارش کردند که گوسالههای دوتائی شده در 6 روزگی نسبت به گوسالههای دوتائی شده در 43 روزگی، وزن قابل توجه بیشتری داشتند و ADG آنها تقریباً 890 گرم برای زودتر دوتائی شده و 730 گرم برای دیرهنگامتر دوتائی شده بود.
در مطالعه ما، گوسالهها از سنین مختلف دوتائی سازی، بهطور میانگین حدود 1 کیلوگرم در روز افزایش وزن داشتند، که نشان میدهد در این سطح از عملکرد، سن دوتائی کردن تأثیر قابل توجهی بر افزایش وزن روزانه ندارد.
یکی از نکات مهم این است که گوسالههای زودتر دوتائی شده ممکن است سطوح بیشتری از فعالیت، مانند زمان کاوش بیشتر از خود نشان دهند.
اگرچه در چندین بازه سنی افزایش اندکی در مصرف خوراک گوسالهها مشاهده شد، اما این مصرف میتواند بیشتر برای تامین نیاز انرژی برای فعالیت بیشتر باشد تا رشد (جنسن و همکاران، 2015).
بنابراین، ما این عملکرد بالا را عمدتاً به شیوههای مؤثر مدیریت مزرعه ، شامل تغذیه شیر با حجم بالا و خوراکهای جامد با کیفیت و همچنین بهداشت و مدیریت سلامت مناسب نسبت میدهیم. بهعلاوه، یافتههای ما نشان میدهد که حتی با وجود بالای بیماری، دستیابی به ADG بالا در یک جمعیت بهخوبی مدیریت شده ممکن است.
محدودیتها
ما به محدودیتهای استفاده از وزن متر برای ارزیابی افزایش وزن اذعان داریم، زیرا این یک روش غیرمستقیم محسوب میشود (هنریچ و همکاران، 2017؛ کنتور و همکاران، 2020)، در حالی که ترازوی الکترونیکی بهعنوان دقیقترین روش برای اندازهگیری وزن شناخته میشود (دینگول و همکاران، 2006).
با این حال، بولت و همکاران (2017) از این روش برای ارزیابی نرخ رشد در گوسالههای دوتائی شده در سنین مختلف استفاده کردند و هیچ تفاوتی در نرخ رشد بین گوسالههای دوتائی شده در سنین مختلف شناسایی نکردند.
به طرز مشابه، ماهندران و همکاران (2021) نیز از نوار اندازهگیری دور سینه برای اندازهگیری وزن استفاده کردند و هیچ تفاوتی درافزایش وزن بین گوسالههای نگهداری شده بهطور انفرادی، گوسالههای دوتائی شده در هنگام تولد و گوسالههای دوتائی شده در سن 3 هفتگی نیافتند.
همگنتر بودن وزن در گوسالههای زودتر دوتائی شده دارای اهمیت است، زیرا تشکیل گروههای وزنی همگن مورد پسند است (هپولا، 2003). این یکنواختی احتمالاً ناشی از هماهنگی رفتاری دوتائی کردن زودهنگام است که رفتارهای تغذیه اجتماعی مشابهی را ترویج میکند و میتواند بر مصرف خوراک، جذب و افزایش وزن تأثیر بگذارد.
نتیجه گیری
ما همچنین به محدودیتهای تعداد و مدت مشاهدات رفتاری روزانه اذعان داریم. با این حال، مهم است که تأکید کنیم این مطالعه در یک مزرعه تجاری انجام شده است که شدت آزمایش را محدود میکند. علاوه بر این، ما اعتراف میکنیم که با وجود استفاده از اولتراسونوگرافی قفس سینه، مشاهدات بیشتر در طول زمان ضروری بود، زیرا گوسالهها تحت سنین مختلف دوتائی شدن قرار داشتند که بر سن وقوع اولین مورد از بیماری تنفسی گاوی (BRD) تأثیر می گذاشت.
همچنین، تعداد اندازهگیریهای مصرف خوراک، نیز بهعنوان یک محدودیت به شمار میرود، زیرا این اندازهگیریها سه بار در هفته انجام شد، در حالی که ایدهآل این است که اندازهگیریهای روزانه انجام شود. ما پیشبینی نمیکردیم که رابطه معناداری در شیوع بیماری وجود داشته باشد؛ با این حال، ما اذعان میکنیم که قدرت آماری لازم برای شناسایی تفاوتهایی در زیر 30% در شیوع بیماری را نداریم.
اگر ما اندازه نمونهای را برای شناسایی تفاوتهای کوچک در شیوع محاسبه میکردیم، ممکن بود اثر سن دوتائی شدن را مشاهده کنیم. یافتههای ما تأییدکننده نتایج گزارش شده توسط کوستا و همکاران (2015) است، که مشاهده کردند دوتائی شدن زودهنگام میتواند بهطور معناداری بر رشد گوسالهها تأثیر بگذارد و توصیه کردند که دوتائی کردن در طول سه هفته اول زندگی انجام شود، که با زمان بحرانی برای دوتائی کردن مشخص شده توسط دوو و جنسن (2012) بین 3 تا 6 هفته همخوانی دارد.
ما به مزایای دوتائی کردن گوسالههای شیری در هفته اول عمر تأکید میکنیم، زیرا دوتائی کردن زودهنگام نه تنها بر سلامت گوساله تأثیر منفی نمیگذارد، بلکه تأثیر مثبت معناداری بر توسعه جنبههای رفتاری، شناختی و عملکردی دارد.
دوتائی کردن زودهنگام تأثیر مثبتی بر رفتارهای مطلوبی مانند جستجوگری و بازی و دیگر تیماری داشت و همچنین رفتارهای نامطلوب مانند رفتارهای غیرطبیعی دهانی، زمان بیکاری و الگوهای تکراری کلیشه ای را کاهش میدهد.
با این حال، دوتائی سازیهای میانه و دیرهنگام در مقایسه با دوتائی کردن زودهنگام کمتر مؤثر بودند و نتوانستند بهخوبی رفتارهای نامطلوب را کاهش یا رفتارهای مطلوب را ارتقاء دهند. این یافتهها عمل دوتائی کردن گوسالههای شیری در طول هفته اول زندگی را تایید میکند، زیرا این عمل حداکثر بهرهوری از محیط اجتماعی را برای رشد گوسالهها فراهم کرده و در نتیجه رفاه حیوانات را بهبود میبخشد.
با ما همراه باشید، با ما به روز باشید
شرکت شیر و گوشت بهاران نقش جهان– واحد تحقیق و توسعه